آشنایی با تاریخچه گیاه درمانی و طب سنتی
برای پیگیری تاریخچه گیاهان دارویی ابتدا باید تاریخچه فارماکولوژی ( داروشناسی) را بررسی نمود زیرا تا قرن 19 میلادی کلاً از گیاهان دارویی برای درمان بیماریها استفاده می شد.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از پارسی طب ، کشف ویژگی های درمانی گیاهان باید ناشی از نوعی غریزه انسانی باشد. انسان اولیه از گیاهان به عنوان غذا و دارو استفاده می کرد. دراین راستا انسان به مرور زمان و در اثر آزمایش و خطا و نیز تجربه های ناموفق فراوان، موفق به کشف برخی ویژگی ها در بعضی از گیاهان شد و براساس این گونه ویژگی ها، گیاهان را شناسایی و طبقه بندی کرد. او همچنین مشاهده کرد که چگونه حیوانات به هنگام بیماری از گیاهان استفاده می کنند.
به عنوان مثال وقتی دید یک گوزن زخمی برای تسکین درد، تن خود را به علف مبارک می مالد، به خاصیت ضد درد آن گیاه پی برد. و بعدها برای تسکین درد زخمهایش آن را به کار گرفت. مثال دیگر، گیاه مَرغ است که گربه ها از آن استفاده می کنند و خاصیت قی آور دارد. بسیاری از نویسندگان به دانش غریزی حیوانات از گیاهان دارویی اشاره کرده اند، مثلاً سیسرو به استفاده گوزنهای ماده از زراوند برای تسهیل زایمان اشاره می کند و پلوتارک از کاربرد گیاه شیپوری وحشی توسط خرسها یاد می کند. پیش از تشخیص گیاهان سودمند و درمانگر از گیاهان سمی، احتمالا موارد مسمومیتهای اتفاقی بسیاری رخ داده است.
مولیسچ گیاه شناس آلمانی مشاهده جالبی در مورد شش گیاه حاوی کافئین( قهوه، کولا، ماته، چای، کاکائو، گوارنا) دارد.
میان تعداد بیشماری از انواع مختلف گیاهان، بشر این شش گیاه را با دقت کامل شناسایی کرده است، با اینکه این گیاهان، فاقد هر گونه مشخصه ظاهری نمایانگر خاصیت درمانی هستند.
اطلاعات اولیه دانش گیاه شناسی در مورد مصارف درمانی گیاهان، بیشتر حکایت از نقش غریزه در انتخاب آنها دارد ولی با گذربشراز دوران ماقبل تاریخ به دوران باستان، انسان شروع به کاربرد عقل و منطق نموده، با محاسبات منطقی به خلاقیت های خاصی برای بهبود روش و کیفیت زندگی خود دست یافت.
بین ملل جهان، مصریان قدیم را باید نخستین ملتی دانست که از گیاهان دارویی به نحو گسترده ای استفاده می کردند. درعصر هومر کشور مصر به عنوان منطقه ای غنی از گیاهان دارویی و سمی شهرت یافت. پاپیروس مشهور ابرز که گمان می رود 3500 سال قبل نوشته شده است، حاوی مجموعه ای از نسخ و دستورالعملهای دربردارنده بسیاری از داروهای دارای منشاء گیاهی است که از آن جمله اند: روغن، سرکه، تربانتین، انجیر، روغن کرچک، سیر، کـُندر، افسنطین، صبر زرد، تریاک، زیره سبز، نعناع، انیسون، رازیانه، زعفران، سدر، تخم کتان، صمغ عربی و اقسام بالزامها. برخی داروهای دارای منشاء معدنی که توسط مصریان مورد استفاده قرار می گرفته اند شامل: آهن، سرب، منگنز، شنگرف، سولفات مس، سفیداب، کربنات سدیم، نمک طعام و احجار کریمه می باشند.
از سنگ نوشته های میخی برمی آید که بابلی ها نیز همانند مصریان از خواص و کاربردهای دارویی گیاهان آگاه بودند.
درکتابخانه ساندرا پالوسی ( آشوربانی پال) که 2650 سال قبل دایر بوده است چندین لوح گلی که موضوعات طبی و دارویی روی آنها حک شده، یافت گردیده است. فهرست داروهای مندرج روی الواح مذکور، بسیار شبیه فهرست داروهای مورد استفاده در مصر باستان بود که شامل 250 نوع گیاه و داروی معدنی می باشد. برخی از داروهای مذکور عبارتند از : سنا، دارچین، قسط بحری، انیسون، یاسمین، خرزهره، نعناع، بذرالبنج، شیرین بیان، اقسام روغن ها، موم، تربانتین، قیر طبیعی و آلوم. چنانچه در کتاب مقدس نیز آمده، عبریان از ارس وزوفا برای درمان بیماریهای مختلف استفاده می کردند . در چین یک کتاب شبه فارماکوپه به نام پن تاسو یعنی دارونامه برگ گیاهی که 40 مجلد و حاوی چند هزار نسخه دارویی بوده، وجود داشته است. کتاب مذکور حدود 2735 سال قبل از میلاد مسیح(ع) نوشته شده و مولف آن یکی از امپراطوران آن کشوربه نام شینون بوده است.
از دیگر کتب دارویی چین باستان، کتابی بوده که مشخصات، رویشگاهها و نحوه درمان با بیش از یک هزار گیاه دارویی مفید در آن موجود بوده است. در طب چینی از داروهایی همچون جلبکهای دریایی، ریوند، آقونیطون، شاهدانه، کافور، اقسام افدرا، آهن، گوگرد جیوه و آلوم استفاده می شده است. اصول طب چینی در کتابی با عنوان " هدیه امپراطور زرد در طب داخلی هاوینگ دی نی جینگ " و با عنایت به دو مفهوم اسامی ین و یانگ و نیز عناصر پنج گانه وی یوسینگ که محتملاً طی سالهای 200 قبل از میلاد تا 100 میلادی نگاشته شده، مدون می باشد. از دیگر کتب سنتی چین" تحفه کشتزارهای الهی " است که طی قرن اول میلادی تدوین گردیده و شامل شرح و توصیف 252 داروی گیاهی است.
در سال 1977 " دایرة المعارف ترکیبات دارویی مورد استفاده در طب سنتی چین" به زبان انگلیسی انتشار یافت که دربردارنده 5757 دارو است که بخش عمده آنها منشاء گیاهی دارند.
استفاده از خواص درمانی گیاهان نزد هندیان باستان، رواج کامل داشته است. منابع طب هندی شامل ریگ ودا که طی سالهای 4600 الی 1600 سال قبل از میلاد تالیف گردیده و نیز ایورودا که طی سالهای 2600 الی 2500 سال قبل از میلاد تالیف گردیده ، هستند.
از دیگر کتب معروف طب هندی می توان از "شاراکا سمهیتا" که واجد آثار درمانی 500 گیاه طی 50 دسته می باشد و نیز کتاب سوس روتا که شرح ویژگی های 760 گیاه در 37 دسته را در بردارد، یاد نمود.
طب آیورودایی که امروز هم در هند رواج دارد، نظامی فراگیر و مستند به اندر کنش جسم، عقل و روح است. در طب مذکور انرژی و ماده از یک مقوله شمرده شده اند که به پنج صورت اتر، هوا، اتش ، آب و خاک تجلی می نمایند. بر اساس مبانی طب آیورودایی این عناصر پنج گانه با عملکردهای حواس پنج گانه ارتباطی محکم و ناگسستنی دارند. عناصر مورد بحث در تشکیل نیروهای سه گانه تریدوشا دخیلند. بدین ترتیب که اتر و هوا عنصر "واتا"، آب و آتش عنصر" پیتا " و آب و خاک عنصر "کافا" را تشکیل می دهند و تعادل عناصر مذکور در تداوم سلامت نقش اساسی دارد. براساس طب ایورودایی مواد دارای طعم های شیرین، ترش و شور موجب افزایش کافا و کاهش واتا می گردند. حال آنکه داروهای واجد طعم های تلخ و گزنده عملکردی معکوس دارند و گیاهان دارای طعم های ترش، شور و گزنده موجب افزایش عنصر پیتا می گردند.
متاسفانه در سال 1833 میلادی دولت استثمارگر بریتانیا به بهانه مبارزه با خرافات تمامی مدارس طب آیاورودایی موجود در هند را تعطیل و آموزش طب مزبور را ممنوع نمود، لیکن خوشبختانه پس از استقلال هندوستان این مکتب پزشکی جایگاه خویش را بازیافت و امروزه به عنوان یکی از مکاتب درمانی ارزشمند مطرح است.
در مورد پزشکی ایران باستان اطلاعات زیادی برجای نمانده ، لیکن به نظر می رسد در قلمرو گسترده هخامنشیان تشکیلات پزشکی منظمی وجود داشته است و ظاهراً مفهوم " اخلاط رابعه" که مبنای طب بقراطی می باشد از ایران باستان به یوانان راه یافته است. انتقال مذکور به دنبال حمله اسکندر به ایران وطی دوران سلوکی صورت پذیرفته است . طب ایرانی در دوره اشکانی آمیخته ای از طب یونانی در دوره اشکانی آمیخته ای از طب یونانی و طب زرتشتی بود. برخی پزشکان نامور عصر مذکور از قبیل آزوتکس و فرهاته( فرهاد) بر همین منوال عمل می نمودند. این روند تا زمان ساسانیان نیز ادامه یافت و آموزه های پزشکی ملغمه ای از مکاتب طب یونان، هند و نیزتعالیم زرتشتی بود.
در این دوران رئیس کل بهداری کشور به نام " درذستبد= درستبد" خوانده می شد. در همین دوران دانشگاه و بیمارستان " گندی شاپور" در شمال غربی خوزستان تاسیس گردید که در دوران انوشیروان به حداکثر اعتلا رسید. در دانشگاه مذکور اساتید یونانی، سریانی، هندی و ایرانی به تدریس اشتغال داشته، کتابهای گوناگون را به زبان پهلوی در می آوردند . پزشکان نامور قرون نخستین اسامی از قبیل حنین بن الحق، سهل بن شاپور، عیسی بن مهاربخت، عیسی بن شهلافا، یوحنابن سرافیون، داویدبن سرافیون و نیز اعضای خاندانهای بختیشوع و ماسرجویه که در مباحث بعدی بدانها اشارت خواهد رفت، عموماً از دست پروردگان همین دانشگاه بودند.
بنیانگذار طب یونانی اسکولاپیوس می باشد که احتمالا یک شخصیت نیمه تاریخی نیمه افسانه ای واجد جنبه الهی بوده است. بقراط پزشک یونانی ( 357-460 ق.م) که عموماً او را بنیانگذار دانش پزشکی می دانند، بر طب رومی و نیز طب رایج در قرون وسطی تاثیرعمیقی گذارد. گرچه شهرت وی به دلیل آثار فصیح به جا مانده از او( از قبیل" سوگند نامه بقراط" و یا کتاب همه گیری=Epidemy) می باشد، لیکن نسخه ها، روش های تجویز، و برنامه های دارویی ابداع شده توسط وی نیز نقش عمده ای در شهرت او دارند . نکته جالب توجه آن است که درخت چنار تناوری که امروزه نیز بر مزار این دانشمند بزرگ درایالات آی آرسا واقع در شمال یونان، سایه افکنده ، همان درختی است که وی در زمان حیاتش در سایه آن به تدریس طب می پرداخته است.
نخستین رساله مکتوب و مدون در زمینه گیاه شناسی دارویی مقارن ظهور تمدن یونان توسط تئوفر است ( 285-370 ق.م) ارائه شد. این رساله با عنوان تاریخچه گیاهان بود و گرچه نمایانگر تلاش ارزنده نویسنده در ارائه یک موضوع مهم با انسجام علمی لازم می باشد، ولی در عین حال نشانگر مرزهای محدود کار مولف است که خود ناشی از محدودیت اطلاعات و دانش موجود در زمینه گیاهان دارویی در آن زمان بوده است. باز این وجود در کتاب مزبور علاوه بر مطالب جالب توجه در زمینه گیاهان دارویی مختلف برای نخستین بار به سرخس هایی اشاره شده که به عنوان داروی ضد کرم به کار می رفته اند. همچنین در این کتاب برای اولین بار تفاوت های بین فلفل گرد و دراز بیان شده است. از قضا مطالعه این کتاب چندان آسان نیست، زیرا نام های گیاهان مذکور در این کتاب با اسامی رایج و امروزی آنها کاملاً متفاوت است و این موضوع بازشناسی آنها را سخت مشکل می کند.
به هر حال کتاب طبی تدوین شده توسط پدانیوس دیوسکوریدس اهمیت بیشتری دارد. وی در قرن اول میلادی ( سالهای 90-40 میلادی) می زیست و جراح ارتش نرون بود. حین سفرهای نظامی به بررسی گیاهان و جانوران برخی مناطق از جمله ایتالیا، یونان، آسیای صغیر ، اسپانیا و فرانسه پرداخت و تعداد معتنابهی از نمونه های معدنی، گیاهی و جانوری را جمع آوری نمود و درهر فرصت ممکن به تحقیق پیرامون خواص درمانی نمونه های جمع آوری شده پرداخت.
اثر مذکور در 5 جلد به رشته تحریر در آمده و حاوی تمام اطلاعات مربوط به دانش پزشکی در آن روزگار و شامل شرح و توصیف 600 نمونه گیاهی می باشد. دراین اثر نیز تلاشی برای طبقه بندی بر اساس حروف الفبا نبوده ، بلکه مبتنی بر وجوه اشتراک گیاهان و شباهت های آنهاست. توصیف ها بسیار دقیق و به زبانی بسیار ساده و دور از ابهام ارائه شده اند و و روش های تهیه نیز به نحو دقیق و صحیح بیان گردیده اند . سفرهای مکرر دیوسکوریدس به عنوان پزشک ارتش فرصت مناسبی برای مطالعه و ثبت تمام کاربردها و فواید گیاهان سرزمین های بیگانه را برای او فراهم نمود. در واقع تقریباً تا پایان قرن شانزدهم میلادی نوشته های او اثر مرجع و استاندارد درحوزه فارماکولوژی به شمار می رفت و این نشانگر وسعت اطلاعات او درباره موضوع مورد بحث است. کتاب دیوسکوریدس نخستین بار در سال 1499 میلادی به زبان یونانی چاپ گردید.
اهمیت آثار دیوسکوریدس بسیاری از نویسندگان دیگر را بر آن داشت تا به گسترش موضوعات مورد اشاره وی یا نقد نوشته های او همت گمارند. مباحث کتابهای نوشته شده اغلب لغوی بوده، ولی بی شک کاملترین کتاب در این زمینه کتاب آی دیسکوریدس اثر پزشک ایتالیایی پی. ای . ماتیولی می باشد که در قرن 16 میلادی نگاشته شده است. کتاب وی به عنوان یک اثر پذیرفته شده، جایگزین کتاب دیوسکوریدس شد. دکتر ماتیولی به نقد و تجزیه و تحلیل بیانات دیوسکوریدس پرداخت و با نامگذاری دقیق هر گیاه به رفع نارسایی ها و موارد ابهام موجود در کتاب وی و طبقه بندی مجدد گیاهان موجود در آن همت گماشت. او دراثر خود گیاهان جدیدی مانند آفتابگردان را ثبت کرد و تعداد دیگری از گیاهان خارجی ( بیگانه) مانند شاه بلوط هندی را به این مجموعه افزود.
از دیگر نویسندگان رومی می توان اسکریبونیوس لارگوس ( 79- 23 میلادی) ، پلینی بزرگ ، اوریباسیوس را نام برد. امروزه لارگوس را به خاطر وضع واژگانی از قبیل آنودین ( مسکن) واپیسپاتیک ( داروی باز کننده تاول) می شناسند که در فرهنگ واژگان دارویی رایج هستند، گو اینکه فعالیت او تنها در زمینه گیاهشناسی دارویی بود. اگر چه اوریباسیوس در زمینه شناخت گیاهان دارویی گامهای موثری برداشت لیکن پلینی با نوشتن اثر چند جلدی خود با عنوان " تاریخ طبیعی " بیشترین سهم را در این زمینه داشت. وی دراین اثر، دانش و اندیشه علمی زمان خود را به دقت شرح داده است. حاصل کار او که گردآوری نظریات و دیدگاههای حدود 400 محقق آن دوران بود، هم اکنون به عنوان یکی از کتب مرجع فارماکولوژی دنیای قدیم به شمار می رود.
جالینوس( 201-131 م) چهره شناخته شده جامعه پزشکی است و یقیناً به عنوان پزشک بیش از دیوسکوریدس شهرت دارد . این طبیب که از اهالی پرگاموس یونان بود ، داروها را بر اساس نوعی مقیاس حرارتی طبقه بندی عامل مناسبی برای شناسایی داروی مناسب برای هر بیماری ارائه داد. وی در زمینه های مختلف علم طب تالیفاتی دارد که اهم آنها در 16 جلد گرد آوری شده است . دانشمند مزبور طی یادداشتهای خود از 473 داروی گیاهی یاد کرده است
طب در تمام ادوار تاریخ زندگى بشر، با او همراه بوده است. همچنان که درد و رنج جزئى از زندگى بشر است، پس او همواره به دنبال راه علاج گشته و مى گردد. در ایران، یونان، روم، آشور، کلده، مصر و تمامى جهان متمدن قدیم مردم از طب اطلاعاتى داشتند و کسانى که طبابت مى کردند، گاهى به صورت موبدان خدمت مى کردند و این بقراط حکیم بود که توانست طب را از این شکل خرافاتى و معبدى بیرون آورد. او ثابت کرد که مرگ و زندگى بر طبق قوانین منظم جهان رخ مى دهد و به علاوه مسائل اجتماعى و وجدانى خاصى نیز براى طبیب معین نموده است که گواه آن "سوگند نامه بقراط" است.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از موسسه طب سنتی ایران ، در کشور ایران طب و طبابت ادوار مختلفى دارد که مهم ترین آنها عبارتند از:
الف) دوران هخامنشى ب) دوران ساسانى ج) دوران اسلامى
الف )دوران هخامنشى
این دوره یکى از ادوار درخشنده و پرثمر طب ایران است و در 2500 سال پیش از این علم داراى منزلت خاصى بوده است چرا که در کتب مذهبى زرتشت نیز به خصوص از بهداشت، بسیار سخن گفته شده است. لذا از این دوران پزشکان طبقه بندى شده اند که مهم ترین آنها طبیب (پزشک)، جراح (کارد پزشک)، منتر پزشک و گیاه پزشک یا پسیانز هستند که در اوستا مى توان به یادداشت هایى در این مورد دست یافت.
ب) دوران ساسانیان
انتقال اصل و مایه طب، از دوران هخامنشى به دوران ساسانى بود اما بر اثر اختلافات مذهبى که در امپراتورى روم شرقى بین امپراتوران با دانشمندان و پزشکان پیدا شد، دوران جدیدى در تاریخ طب ایران و نتیجتاً در طب اسلامى پدیدار شد. ایران از همسایگان کشور هاى روم شرقى بود بنابراین دانشمندان و پزشکان عالى رتبه از مرز ها به ایران مهاجرت کردند و به تعلیم این دانش اشتغال ورزیدند و به این ترتیب بیمارستان و مدرسه جندى شاپور تأسیس شد. در دوران انوشیروان انقلاب بزرگى در علم طب ایران و جهان به وقوع پیوست که همانا تأسیس اولین کنگره پزشکى براى مناظره و مباحثه پزشکان در مورد فلسفه و طب بوده است.
ج) دوران اسلامى
واگذارى تمام میراث ساسانیان علاوه بر میراث بزرگ یونانیان به مسلمانان، پس از غلبه اعراب بر ایران و انقراض سلسله ساسانیان و اشاعه زبان عربى بود. مثلاً در دوران عباسیان "جندى شاپور" به بغداد انتقال یافت به این ترتیب کم کم بغداد مرکز علم و دانش پزشکى شد و جندى شاپور از رونق افتاد، خلاصه آن که به برکت تعالیم اسلامى مسلمانان به خدمات بزرگى در علم طب، ترجمه و تألیف متون پزشکى توفیق یافتند.در دوران اسلامى به خصوص در باب ترجمه در اثر تشویق هاى افراد درجه اول اجتماع، باب جدیدى بر مترجمین باز شد و آثار زیادى به صورت کتاب هاى طبى، علمى، فلسفى، تاریخى و غیره از زبان یونانى به عربى ترجمه شد.
گروهى از مترجمان نیز در غرب کشورهاى مسلمان یعنى مراکش، الجزایر، اسپانیا، تونس و... نیز به ادامه این خدمت اشتغال داشته اند.گروه بزرگى از مولفان بودند که پس از مطالعه کامل ترجمه کتاب هاى یونانى، خود توانسته اند کتاب هایى را نوشته و حتى به صورت نظم درآورند و از خادمان جهان پزشکى هستند. ولى پزشکان مشرق زمین قدم هاى بزرگ ترى در راه پیشبرد علم طب برداشته اند. بیشترین سهم در طب اسلامى، متعلق به ایرانیان است.از بهترین شاگردان بقراط و جالینوس مى توان از پزشکان مسلمان نام برد که با حفظ اخلاق پزشکى و سایر صفات نیک، بعدها بر کتب اساتید خود نقد و بررسى نمودند!
آنها عقل سلیم و تجربه را سرچشمه تحقیقات خود قرار دادند و بدین ترتیب استادان بزرگ و بى نظیرى در آسمان علم و دانش چونان ستاره هایى پرفروغ درخشیدند، مانند:
- محمدزکریاى رازى صد و چند جلد کتاب و رساله در طب مانند حاوى و المنصورى و مرشدو «آبله و سرخک» تالیف نمود
- شیخ ابوعلى سینا صاحب و مولف کتاب «قانون» و «نبض» و امثال آنها
- اسماعیل جرجانى صاحب کتاب "ذخیره خوارزمشاهى"، «یادگار» و اغراض
- ابن رشد قرطبى صاحب کتاب "کلیات"، "سموم" و "شرح بر قانون"
- على بن عباس مجوسى ارجانى مولف کتاب "کامل الصناعه الطبیه الملکى"
- ابوالقاسم بن خلف الزهراوى مولف کتاب "التصریف"
طى قرون سوم، چهارم، پنجم و ششم هجرى قمرى، پزشکان ایرانى توانستند برگ هاى زرینى بر تاریخچه طب جهان اضافه کنند و تحولات و انقلابات بزرگى را در طب ایجاد نمایند. از جمله محمد زکریاى رازى، عباس مجوسى اهوازى، شیخ الرئیس ابوعلى سینا و اسماعیل جرجانى .
اگر بخواهیم مرورى بر دستاوردهاى تلاش هاى بى شائبه دانشمندان ایرانى و ثمرات آن در جهان پزشکى داشته باشیم مى توانیم بگوییم.
1 _ بیرون آوردن علم طب از صورت نظرى و متحول ساختن این علم با ایجاد بستر مناسب براى عرضه طب عملى، گامى بسیار مثبت در راه توسعه و پیشبرد این دانش بوده است.
2 _ ایجاد نظم و ترتیب در دانش طب پراکنده و بى سر و سامان یونانى و افزودن اطلاعاتى جدید در زمینه پزشکى و تکمیل اطلاعات قبلى.
3 _ با نظر بر وظایف و طبایع شرح داده شده براى اعضاى بدن، تاثیر دارو و درمان را با توجه به طبیعت داروها و شرایط اقلیمى بیماران وارد علم پزشکى ساخته اند و توانستند تا قرن شانزدهم، هفدهم و نیمه هاى قرن هجدهم در علم پزشکى اروپا، تاثیرات حیرت انگیزى به جا بگذارند. حتى عده زیادى از پزشکان اروپایى (آلمان و اتریش) تحت تاثیر افکار و تحقیقات پزشکان اسلامى قرار گرفتند و آنان را آرابیست (Arabistes) مى نامیدند که تا اوایل قرن هفدهم میلادى در اروپا از حامیان زیادى برخوردار بودند و افکارشان مورد توجه بوده است.
کار آنها تحقیق و بررسى عینى روى نتایج به دست آمده از پژوهش هاى پزشکان اسلامى و بسط و ترویج افکار آنها بوده است که گروه بزرگى از پزشکان را تشکیل مى داده اند. خود این پزشکان گروه هاى فکرى و مکتب هاى علمى در اروپا ایجاد کردند که از آن شمار مى توان مکتب سالرن و پادوا در ایتالیا را نام برد که تحت تاثیر و نفوذ مستقیم دانشمندان علم طب اسلامى بوده اند. ترجمه هایى از آثار دانشمندان اسلامى نیز نشان دهنده نفوذ همه جانبه آثار آنها بر نام آوران عرصه علم طب در دیار فرنگ است براى مثال مى توان از ترجمه کتاب «آبله و سرخک» رازى که به زبان لاتین ترجمه شده و همچنین ترجمه «قانون» ابوعلى سینا یاد کرد که هر یک حدود چهل تا پنجاه بار به زبان هاى زنده دنیا تجدید چاپ شده است.
علاوه بر آن ژراد دو کرمن فرانسوى از معروف ترین کسانى است که به ترجمه قانون شیخ و حاوى و منصورى زکریاى رازى و کتاب تصریف ابوالقاسم پرداخته است و از کسانى که اطلاعات طب اسلامى ایران را به اروپا برده اند و همچون گنجینه اى از آن مراقبت کرده اند مى توان از ژرد برد وریاک و آشوک ریموند نام برد .
- عصر تحول طب اسلامى ایران
این مهم از زمانى شروع مى شود که کتاب ذخیره خوارزمشاهى توسط سید اسماعیل جرجانى نوشته و تالیف مى شود (متوفى به سال 531 هجرى قمرى). این دانشمند والامقام ایرانى جنبش عظیمى در نشر متون پزشکى در تمدن اسلامى در آن زمان ایجاد کرد که کتب نوشته شده خود را به زبان فارسى به رشته تحریر درآورد که همان «ذخیره خوارزمشاهى» است.
کتاب ذخیره خوارزمشاهى مشتمل بر ده جلد کتاب کوچک تر است، بدین شرح:
- کتاب اول: درشناختن حد وحدود طب، هدف آن وگنجینه بدن انسان از مواد، خلط ها، مزاج ها، طبیعت بدن ها، عادت ها و شرح هر یک از اعضاى بدن.
- کتاب دوم: در تشخیص بیمارى از حالت هاى بدن انسان و انواع و درجه بندى بیمارى ها و دلایل بروز آن و تشخیص و شناسایى نبض بیمار، تفسیر و شناسایى حال بیمار مبتنى بر موارد زائدى که از تن بیرون یا خارج مى شود مانند عرق و ادرار.
- کتاب سوم: در حفظ تندرستى و چگونگى انجام این امر و شناخت نوشیدنى ها و خوراکى ها و میزان و چگونگى خواب و بیدارى، و حرکت، سکون و بازشناسى انواع رایحه ها و عطردرمانى (Aromatherapy ) و تدابیر و راه هاى به کارگیرى روغن ها، مصرف مسهل و ملین و مواد تهوع آور، چگونگى انجام فصد و حجامت و فواید شادى و مضرات غم و مسائل فرهنگى روانشناسى که لفظ قدیم بسیار زیبا و دلنشین بیان شده است و تشخیص نشانه هاى بیمارى و پرورش بچه ها و نگهدارى از پیران و مسافران از جمله مطالب بسیار شیوا، دقیق و مهمى است که از آن سخن به میان آمده است.
- کتاب چهارم: در تشخیص مرض و بیمارى و راه هاى آن که بسیار ظریف و مدبرانه بیان شده است.
- کتاب پنجم: علل و علامت و عوارض تب و چگونگى معالجه آن .
- کتاب ششم: در معالجه بیمارى ها از فرق سر تا نوک پا
-کتاب هفتم: در معالجه ورم ها، آماس ها، زخم ها و چگونگى شکافتن و داغ کردن آنها (جراحى) و معالجه کردن عضوى که سیاه شده و مى میرد، چگونگى معالجه شکستگى و ضرب خوردگى.
- کتاب هشتم: در زمینه راه هاى حفظ بهداشت و آراستگى ظاهرى.
- کتاب نهم: در زمینه چگونگى کارکرد و استفاده از زهرها و پادزهرهاى مهم در پزشکى.
- کتاب دهم: در تعب هایى که به شکل هاى گوناگون پدیدار مى گردند.
در نوشته پیشین تا جایى پیش رفتیم که به معرفى کتب ده جلدى خوارزمشاهى پرداختیم. بد نیست بدانیم که سه کتاب دیگر نیز به زبان فارسى نوشته شده است که عبارتند از «یادگار» - «اغراض الطبیه و مباحث العلائیه» و "خف علایى و یا خفى علایى".
از جمله کتاب هایى که در چنین دورانى تالیف شد مى توان از کتاب قانون شیخ که شامل پنج کتاب بدین ترتیب است، نام برد:
1- کلیات که شامل چهار فن و چهار شیوه است.
2 _ ادویه مفرده (داروهایى گیاهى) که شاملیت آن بر دو جمله است.
3 _ بیمارى هاى اعضاى بدن از سر تا نوک پا که شامل بیست و دو تکنیک است.
4 _ بیمارى هاى تخصصى که به عضو خاصى اختصاص ندارد.
5 _ داروهاى گیاهى مرکب که در بردارنده مقالات و دو جمله است.
یکى از مولفین بزرگ کتاب هاى طبى در تمدن اسلامى، سید اسمعیل طبیب بوده است. از دوران حمله مغول و خسارات فراوان وارده بر ایران زمین، تا دوران قاجار هیچ کتاب و رساله پزشکى اى نوشته نشده است.
کتاب "تحفه حکیم مومن" اثر محمد مومن بن میرزا محمد زمان تنکابنى از آثار درخشان در زمینه طب سنتى و خواص گیاهان، کانى ها، روغن ها و مواد طبیعى درمانى است که قدمت آن حدوداً از زمان صفویه انتشار یافته است.«تحفه حکیم مومن» در نتیجه و حاصل مطالعات نویسنده آن در دوران خود است، قابل توجه است که عموماً در آن دوران تحصیل علم پزشکى که به همراه حکمت و فلسفه و تواماً آموخته مى شده است شکل یادگیرى در حضور استاد به صورت دیدن چهره و حال و هواى بیمار (معاینه)، نبض گیرى و نسخه نویسى (تغذیه و گیاهان مفرده و مرکبه دارویى) بوده است، چنانچه تا حدود نیم قرن پیش در کشور ایران هنوز این روش وجود داشته است.
یکى از کتب قابل توجهى که در این دوره تالیف شد کتاب «مالا یسع الطبیب جهله یا مالا یسمع الطبیب» تالیف یوسف بن اسماعیل خویى شافعى معروف به «ابن الکبیر» است که نام آن را «جامع» گذاشته اند که شامل دو کتاب یا دو قسمت است که اولى در دوا هاى مفرده و تغذیه و دومى در داروهاى مرکب است.
کتاب دیگر به نام «جامع المفردات الادویه و الاغذیه» تالیف ابن ابیطار (ضیاءالدین عبدالله بن احمد مالقى اندلسى) «اهل اسپانیا» است.
کتاب دیگرى که در این زمینه خوش درخشیده است «تذکره شیخ داود انطاکى»میباشد این کتاب، نوشته شیخ داود بن انطاکى پزشک است که ملقب به بینا بوده و شامل چند باب است:
باب اول: در زمینه کلیات علوم پزشکى
باب دوم: در قوانین افراد و ترکیب
باب سوم: در مفردات و مرکبات
باب چهارم: در بیمارى ها
کتاب هایى که در این زمینه به تالیف رسیده است کتاب «حاوى رازى» و اختیار «شرح جالینوس بر بقراط» و «قرا با دین موجز» و حواشى بر قانون ابن سینا" و «رساله در فصد» است.
کتاب قانون اثر ابوعلى سینا، سال هاى سال در کشورهاى اروپا مورد توجه بوده و تدریس شده است و در دانشکده هاى پزشکى سراسر جهان به زبان هاى مختلف تدریس گشته است.
کتاب معالجات بقراطى نیز در این زمینه در آن دوران منتشر شد.
کتاب حاوى کبیر و صغیر: کتاب حاوى به زبان ساده تالیف «محمدبن زکریاى رازى» پزشک نامى ایران است. این کتاب بعد از مرگ رازى با کمک و زحمت خواهر رازى تدوین گشته است. به طورى که در اخبار است رازى یادداشت هاى حاوى را تهیه کرده است ولى عمرش براى تدوین کامل آن کفاف نداده است و همان گونه که مى دانیم کتاب «حاوى» دایره المعارفى است که شامل ماوقع و آنچه است که در مطب رازى رخ داده و حاصل معالجه و روایت علایم بیمارى بیماران در بیمارستان است و شاهکار بزرگ علم پزشکى و مایه افتخار تمدن بزرگ اسلامى است.
کتاب حاوى شامل 12 باب است بدین شرح:
1 _ در درمان بیمارى ها و بیماران
2 _ در حفظ بهداشت
3 _ در بخیه و شکسته بندها و زخم ها
4 _ در نیروى داروها و غذاها
5 _ در داروهاى مرکب
6 _ در صنایع پزشکى و وسایل مورد استفاده در این صنعت
7 _ در داروسازى رنگ و مزه و بوى داروها
8 _ در بدن ها، انواع طبایع و چگونگى عملکرد آنها
9 _ در وزن ها و پیمانه ها
10 _ در تشریح اعضاى بدن، آناتومى و فواید و کارآمدى هر عضو بدن
11 _ در دلایل و اسباب و وسایل طبیعى در پزشکى
کتاب حاوى همچنین به زبان لاتین «Continent» نیز ترجمه شده است. بهترین نسخه کتاب حاوى همان است که در کتابخانه اى در نزدیکى مادرید اسپانیا موجود است که بهترین نسخه این کتاب است که با اقتباس از آن جلدهاى دیگرى بدین شرح منتشر شده است:
جلد اول: بیمارى هاى مربوط به سر (مغز و اعصاب)
جلد دوم: بیمارى هاى چشم
جلد سوم: بیمارى هاى گوش و بینى و دندان
جلد چهارم: بیمارى هاى ریه
جلد پنجم: بیمارى هاى مرى و معده
جلد ششم: استفراغ ها، چاقى و لاغرى
جلد هفتم: بیمارى پستان، کبد و قلب
جلد هشتم: ورم امعا و بیمارى هاى مربوطه
در ادامه معرفى تاریخچه بزرگان و آثار طب سنتى ایران زمین مى توان از نام ایلاقى (شرف الزمان) که از شاگردان بنام بوعلى سینا در طب بود نام برد. کتب "طب ایلاقى"،"فصول ایلاقى" و «فصول ایلاقیه» یا «ایلاقیه الفصول» در کتابخانه ها و فهرست ها دیده مى شود و مورد اعتبار بوده است.
کتاب «کوناش فاخره»: از نوشته هاى محمدبن زکریاى رازى بوده است که در زمان خود براى طلبگان علم طب و دانشجویان این رشته داراى ارزش ماهیتى فراوان بوده است.
نام دیگرى که در دوران خلفاى عباسى بر سر زبان ها بوده است «یوسف ساهر» معروف به «یوسف القس» است. وى به علت داشتن نوعى بیمارى به «یوسف ساهر بیدار» مشهور گشته است. نوشته هاى او شامل دو فصل مجزا مى شود قسمت اول: بیست باب (فصل) در مورد اعضاء و جوارح بدن انسان و قسمت دوم حدود 6 فصل است و در مورد وظایف اعضاى بدن به صورت نامرتب توضیح مى دهد.
در تاریخ طب همچنین به کلمه اى برمى خوریم که به معناى خاندان پزشکى است که در پیشبرد اهداف دانشگاه "جندى شاپور" سهم بسزایى داشته اند که به آنها «بختشیوع» مى گفتند.
یکى از مورخین بزرگ اروپایى در مورد خاندان پزشکى «بختشیوع» چنین مى نویسد:
1 _ بختشیوع اول (بنیانگذار)
2- جرجیس طبیب (761 میلادى)
3- بختشیوع دوم (801 میلادى)
4 - جبرائیل (828 میلادى)
5- جرجیس دوم
6- بختشیوع سوم (870 میلادى)
7- عبیدالله
8- یحیى یا یوحنا
9- جبرائیل (1006 میلادى)
10- بختشیوع چهارم (945 میلادى)
"جالینوس" حکیم از پزشکان بزرگ و بى نظیر یونان است که دنباله رو تحقیقات بقراط است و علم طب بسیار مدیون اوست. نوشته هاى او اغلب به زبان عربى ترجمه شده و مدت ها به جهان پزشکى جسم و ذهن خدمت کرده است. در این زمان حکام هندى و یونانى از خود آثار بسیار ارزشمندى به جاى گذاشته اند که در جاى خود از آن یاد خواهد شد. در این دوران مى توان از آثارى چون: «کتاب النبض الکبیر» ، «سته عشر»، «کتاب النفس»، «کتاب حیله البرء»، «کتاب ایام البحران»، «کتاب القوى الطبیعه»، «کتاب صرع الاطفال»، «کتاب الذبول»، «کتاب التریاق»، «کتاب الادویه المفرده» و «الاخلاط لبقراط» مى توان نام برد که هر یک از این کتب از طرف دانش پژوهان طب مورد استقبال و توجه شایانى قرار گرفت و سال هاى سال منبع اطلاعاتى براى این گروه بوده است.
کتاب دیگرى که در این زمینه مورد بررسى و توجه قرار گرفته "کتاب کامل الصناعه" تالیف و نوشته «ابوالحسن مجوسى اهوازى» است که از پزشکان بزرگ و نامى مسلمان و حاذق و دانشمند بوده است.
وى در ساختن مراکز درمانى معروف در زمان عضدالدوله دیلمى خدماتى انجام داده و کتاب او «کامل الصناعه» مبتنى بر دو بخش مهم و عمده است. قسمت تئورى و قسمت پراکتیکال (عملى) که داراى فصل ها و مقالات و بخش هاى کوچکتر است. قابل ذکر است که این کتاب در حدود سال 1500 میلادى ترجمه و در حدود سال 1525 میلادى در فرانسه چاپ شد و بسیار مورد استفاده پزشکان در دانشکده هاى پزشکى آن زمان قرار گرفته است، این کتاب در ایتالیا و فرانسه ترجمه شده است.
جالب توجه است که یک دوره کامل جراحى که از زمان یونانیان شروع شده در این کتاب به رشته تحریر درآمده است و بسیار مورد استفاده جراحان اروپا قرار گرفته است.
منابع و مراجع غنى در این مورد کتب: «اهوازى کیست» و «ملکى چیست» هستند. همچنین «پندنامه اهوازى» که در حدود سال 1326 در تهران چاپ شد و چاپ مجدد آن در سال 1326 شمسى بوده است. کتاب «تحفه حکیم مومن» نیز از کتب گرانمایه در زمینه طب قدیم است که حدود 300 سال است که مورد تحقیق پزشکان علوم قدیم قرارگرفته و قرار دارد. این کتاب یکى از پرارزش ترین کتب طبى در اسلام و ایران است که در نوع خود کم نظیر، کامل، پویا و مفید است و به کلیه علاقه مندان توصیه مى شود در صورت داشتن دانش زبان عربى حتماً آن را مورد تحقیق و مطالعه قرار دهند. این کتاب ارزشمند در زمینه درمان بیمارى ها با داروهاى گیاهى با منشاء طبیعى و معدنى، حیوانى و غیره است.
* با تشکر از استاد گرانمایه دکتر محمود نجم آبادى