تاریخچه قلیان و چپق در ایران
تاریخچه قلیان و چپق در ایران
این روزها در گوشه گوشه شهرها و در مسیر راهها و در کنار زیباترین مناظر تاریخی چایخانههای بسیاری سر برآوردهاند که جوانان و اصولا همه قشرهای ما با لذت و حالتی توأم با خشنودی و خلسه در آنها، قلیان استعمال میکنند.
دیگر نمیخواهم برای شما تکرار کنم که هر قلیان برابر با چند سیگارت است و چه میزان میتواند ریههای شما را تخریب کند، یا نمیخواهم در این مورد صحبت کنم که چرا ما ایرانیها در حالی که توجهی به کتاب یا متنهای وزین برخی نشریات کاغذی یا سایتها و وبلاگهای آنلاین ندارین، 24 ساعته مشغول وایرال کردن لطیفهها و مطالب بیسند و بیمفهوم در وایبر هستیم، نمیخواهم در این مورد سخن بگویم که چرا «شادی»های سالم برای ما محدود شدهاند، اما ناهنجاریها و عادات آسیبزا در شهرهای گناهآلودمان، تفریح مسلم ما شدهاند.
در این پست میخواهم نگاهی داشته باشم به پیدایش و ورود قلیان و چپق به ایران:
یکی از ویژگیها ما ایرانیها گرفتن عادات و هنرها و فناوریهای بیگانگان و بومی کردن آنها به سبک خودمان است، گاه در این مسیر، آنچنان نسخههای اصلی را تغییر دادهایم که شناسایی نسخه دستساز ما از آنها، ممکن نیست. این عادت ما آنجا که باعث تغییر درندهخویی اقوام مهاجم یا ارتقای هنرهای کشورهای پیرامونی شده است، به یاریمان آمده است، اما افسوس که در مسیر این اصلاح، گاه عادات بد بیگانگان را با لعابهایی پوستهای و مردمفریبانه، برای همیشه به عاریه گرفتهایم.
داستان اصلی دخانیات را لابد میدانید:
سال 1492، کریستف کلمب بعد از کشف آمریکا، بومیهایی را دید که لولههایی از برگ خشکی گیاهی را در دست گرفتهاند، یک سر آن را آتش زده و سر دیگر را میمکند و دود آن را با هوا استنشاق میکنند و همراه این عمل سستی و رخوت دلپذیری به آنها دست میدهد. این لولهها را بومیان تاباکوس مینامیدند. بومیها توتون را در برگها ذرت میریختند و استفاده میکردند، روش دیگر این بود که توتون را در نی یا استخوامن میریختند که این شیوه بعدها الهامبخش ایجاد پیپ در غرب و چق در مشرقزمین شد.
تنباکو در بین بومیان کاربرد دارویی داشت و همزمان آنها زهری هم از تنباکو میگرفتند که نوک نیزههای خود را با آن زهرآلود میکردند.
در قرن 16 توتون وارد اسپانیا شد و بعد به سایر کشورهای اروپایی رسید. در سال 1586، سر والتر رالی، پیب را به انگلستان آورد و پیپکشی متعاق این معرفی، به سرعت در انگلستان اروپا و سایر اروپا گسترش پیدا کرد.
کشیدن پیپ، نخست با مخالفت کلیسا مواجه شد، اما این امر نتوانست از توسعه آن جلوگیری کند. در قرن 17 توتون وارد آسیا و مشرقزمین هم شد و باز در این مناطق با مخالفتهای اولیهای روبرو شد. مثلا سلطان مرادخان چهارم، با فتوای روحانیان، هزاران نفر را به جرم کشیدن توتون، مرتد حساب کرد و ریختن خون آنها را مباح اعلام کرد. اما این شدت عمل باعث محدودیت چپقکشی نشد، در نهایت توتون آزاد شد و صرفا مالیاتی بر تجارت آن بسته شد.
توتون و تنباکو در ایران
تاریخ قطعی ورود توتون و تنباکو به ایران را نمیتوان تعیین کرد، اما گمان میرود که زمان دستاندازی پرتقالیها به خلیج فارس توتون و تنباکو به ایران وارد شد.
ایرانیها اما ابزارهای استعمال توتون و تنباکو را تغییر دادند و به جای پیپ، چپهای دستهبلندی درست کردند و ساخت آن را با ذوق و هنر ایرانی درهمآمیختند.
قلیان هم توسط ایرانیها اختراع شد. قدیمیترین نشان قلیان در ادبیات فارسی در یک رباعی از اهلی شیرازی در سال 942 هجری قمری یافت شده است:
«قلیان ز لب تو بهرهور میگردد – نی در دهن تو نیشکر میگردد
بر گرد رخ تو دود تنباکو نیست – ابریست که بر گرد قمر میگردد»
«بنا به نوشته? سیریل الگود (اگر چه وی مأخذ خود را ذکر نکردهاست) «اولین بار ابوالفتح گیلانی (متوفی 1588) پزشک ایرانیِ دربار اکبر اول، سلطان مغول هند بود که دود تنباکو را از یک ظرف آب عبور داد تا آن را خالصتر و سرد نماید و از این طریق قلیان که در شبه قاره به حقّه معروف است را ابداع نمود.»
برآورد شده است که حدود سه دهه بعد از ورود پرتقالیها به خلیج فارس، قلیان کشیدن در ایران رواج یافت.
اولین تصویری که از قلیان توسط هنرمندان ایرانی کشیده شد، احتمالا تصویر نشمی کماندار، کار رضا عباسی -نقاش مشهور دربار شاه عباس- است که در نیمه قرن یازده خلق شد.
در این زمان اروپاییها هیچ اطلاعی از اختراع ایرانیها نداشتند. تا اینکه تاورنیه و شاردن در سیاحتنامههای خود برای اولین بار خبر از آن دادند. تاورنیه بعد از شرحی مختصر در مورد ساختمان و نحوه عملکرد قلیان نوشت:
«ایرانیان زن و مرد، به طوری از جوانی عادت به کشیدن تنباکو کردهاند که کاسبی که باید روزی پنج شاهی خرج کند، سه شاهی آن را به مصرف تنباکو میرساند. میگویند اگر تنباکو نداشتیم، چطور ممکن بود کیف و دماغ داشته باشیم.»
شاه صفی خود چپ میکشید و در این زمان شغلی در دربار به نام قلیاندار یا چپقدار وجود داشت. در این زمان توتون ایران به هند صادر میشد.
شاردن در سیاحتنامه خود نوشت که ایرانیها حتی در حال سواری هم قلیان میکشیدند و حتی در مدارس استاد و شاگرد در جین مطالعه عمیق و دقیق، قلیانکشی میکردند!
بنابراین چپق و قلیان هر دو در نیمه اول قرن دهم هجری در ایران رواج پیدا کرد.
در زمان شاه عباس، او تلاشهایی برای محدود کردن اسعمال قلیان انجام داد. مثلا یک بار هنگامی که در سفر به گرجستان دانست که سربازان او پول خود را صرف دخانیات میکنند، توتون و تنباکو را با تجاری که آنها را به اردوی او آورده بودند، یکجا سوزاند و بینی و لب سربازان خاطی را برید!
بعد از او در زمان شاه صفی هم تلاشهایی برای محدود کردن دخانیات شروع شد، اما مشکل این بود که درآمد حاصل از دخانیات برای دولت ایران بسیار قابل توجه شده بود، مالیات بر دخانیات اصفهان چهل هزار تومان – تبریز بیست هزار تومان و شیراز بیست هزار تومان شده بود و واقعا نمیشد از این درآمد هنگفت صرفنظر کرد.
بعد از سقوط صفویه، شاهان زندیه و قاجاریه همچنان به این بالا گرفتار بودند. شاهان قاجار در مراسم ویژه سلام، مراسم قلیان سلام داشتند. بزرگان و علما هم برای خود قلیانچی داشتند.
حالا دیگر قلیان از نظر جنس و ابعاد و تزئینات، تنوع بسیاری پیدا کرده بود، بزرگان قلیانهایی از طلا و نقره داشتند و روی آنها نقاشیهای زیبایی انجام شده بود.
سالها بعد با رواج سیگارت، مدتی قلیان فراموش شد و وسیله جانبی استعمال دخانیات محدود به چوپ سیگار شد و جعبههای سیگار و کبریت از جنس طلا و نقره و خاتم و منبت مورد توجه اغنیا قرار گرفتند.
اما خوب دستکم یک دهه است که قلیان بدون محدودیت جدی، تبدیل به یک وسیله خوشگذارانی شده است و جنبه «فان» قضیه آنقدر زیاد شده است که قلیانکشی به یک «ارزش» مخفی عوامانه تبدیل شده است.
بد نیست بدانید:
ریشه واژه تنباکو همان طور که گفتیم از تاباکوس بومیان آمریکاست.
توتون واژهای ترکی به نام دود است.
چپق هم ترکی شده واژه چوبک فارسی است.
گفته میشود که به ریشه قلیان در واژه غلیان -به معنی جوشش و خروش – است.