راه های زدودن مهجوریت از قرآن
راه های زدودن مهجوریت از قرآن
سید مهدی هاشمی
اشاره: این مقاله به دنبال پاسخ به این سئوال است که چه راهکارهایی را میتوان برای مهجوریت زدایی قرآن ارائه داد؟چگونه میتوان مسیر جامعة اسلامی را به سوی یک جامعة ایده آل قرآنی تغییر داد؟ این راهکارها میتواندجامعه را در سمت و سوی سعادت و خوشبختی قرار دهد و از مهجوریت قرآن در جامعة اسلامی بکاهد که موارد آن ذکر میگردد.
1. اعتقاد و باور جامعه به الگو بودن قرآن در تمام ابعاد زندگی
اولین موردی که توجه به آن در زدودن مهجوریت از قرآن لازم و ضروری به نظر میرسد، اعتقاد و باور به این امر است که قرآن میتواند در تمام زمینههای زندگی بشراعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، علمی و... الگو باشد و میتواند انسانها و جوامع انسانی را به سعادت برساند. مگر همین مسلمانان نبودند که در سدههای نخستین هجری با الهام از تعالیم انسان ساز قرآن توانستند قدرت آن روز جهان را در اختیار بگیرند و حتی در بسیاری از علوم و دانشها پیشرو و برتر از سایر جوامع باشند؟
نگاهی به تاریخ در قرون اولیه اسلام این واقعیت را برای ما اثبات میکند، ولی متاسفانه باگذشت زمان و به علل متعدد، مسلمانان از این تعالیم عالیه فاصله گرفتند و هویت قرآنی خود را از دست دادند و این فاصله گرفتن از قرآن باعث شدکه موقعیت ویژة خود را در جامعة جهانی از دست بدهند. بنابر این اگر امروز مسلمانان خواستار به دست آوردن آن موقعیت رفیع در صحنة جهانی هستند باید به قرآن بازگردند و دستورات این کتاب عزیز را در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی پیاده کنند.
2. تصحیح فرهنگ استفاده از قرآن
یک فرهنگ نامناسب که در بین بیشتر افراد جامعه رایج است این است که مردم قرآن را بیشتر برای کارهای جانبی و آماده کردن مجلس برای مراسم مختلف میخواهند. یکی از شایعترین آنها استفاده از قرآن در قبرستانها و مجالس ترحیم است و تسلیت دهندگان و عزاداران معمولا هیچ گونه توجهی به معانی و مفاهیم ندارند و هدف بیشتر کسانی که در چنین مراسمی شرکت میکنند خواندن فاتحهای برای شادی روح مرحوم است. میتوان گفت که قرآن در خانة بسیاری از مسلمانان از روی طاقچهها و داخل کمدها پایین آورده نمیشود، تا چه رسد به اینکه بخواهند آن را بخوانند و در آن اندیشه کنند و فرامین آن را در زندگی پیاده کنند، چرا که دید این افراد این است که قرآن کتاب مقدسی است و کاربرد آن فقط در استخاره گرفتن و سفرة عقد و عروسی و مسائلی از این قبیل است.
این مظلومیت و مهجوریت قرآن و این طرز فکر تنها مختص عوام نیست، بلکه افراد تحصیل کردة جامعه هم با فرهنگ قرآن بیگانهاند. بسیاری از نخبگان و باسوادان جامعه نیز در زندگی روزمره به قرآن اهمیتی نمیدهند و با کمال تاسف باید اذعان داشت که در بین این طبقه نیز همان طرز تفکر عوام حاکم است واین گروه حداکثر کاری که میکنند این است که قرآن را بخوانند و احیانا در معانی هم دقت کنند، ولی عمل به دستورات و پایبندی به فرامین آن در جوامع اسلامی کنونی و حتی در جامعة شیعی ملموس نیست. به عنوان نمونه درجامعه مشاهده میشود که والدین بسیار علاقهمندند تا فرزندانشان درسهایی مانند انگلیسی و ریاضی و... را یاد بگیرند، ولی به درس قرآن و آموزش آن توجهی نمیکنند.
دربارة استفاده از قرآن میتوان مردم جامعه را به چند دسته تقسیم کرد. 1.گروهی از مردم که اکثریت را تشکیل میدهند، دیدگاهشان نسبت به قرآن همان است که ذکرشد. 2.گروهی دیگر قرآن را با هدف کسب ثواب و بدون توجه به معانی میخوانند3طبقة بالاتر از این گروه کسانی هستند که علاوه برخواندن قرآن در معانی هم تدبر و اندیشه میکنند و به عبارتی معانی قرآن را متناسب با ظرفیت خود میفهمند ولی در عین فهمیدن به آن عمل نمیکنند. 4.گروه اندکی از مردم هم ضمن خواندن و تدبر و اندیشه درآیات، قرآن را سرلوحة زندگی فردی و اجتماعی خود قرار میدهند و در حقیقت رستگاران واقعی اینان هستند.
امام خمینی(ره) به پیروی از فرهنگی که هدفش رهایی قرآن از قبرستانهاست افتخار میکند. ایشان در مقدمه وصیت نامة سیاسی ـ الهی خویش میفرماید:"ما مفتخریم و ملت سرتا پا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبی است که میخواهد حقایق قرآنی که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم میزند از مقبرهها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخة نجات دهندة بشر از جمیع قیودی که بر پای و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان میکشاند نجات دهد."
به نظر میرسد برای رهایی از این آسیب باید تمام نهادهای فرهنگی کشور هماهنگ شوند و این تفکر را در میان اقشار مختلف جامعه به خصوص جوانان القا کنند که قرآن تنها برای مجالس ترحیم وسفرة عقد و عروسی و خواندن و کسب ثواب نیست، بلکه قرآن کتاب زندگی است.
3. توجه به معانی و مفاهیم
یکی دیگر از اموری که میتواند در مهجوریت زدایی از قرآن تاثیر داشته باشد، توجه دادن افراد جامعه به معانی و مفاهیم قرآن است. هم اکنون در بسیاری از مناطق کشور کلاسهای آموزش روخوانی، روانخوانی، تجوید، صوت و لحن دایر است و این امری بسیار پسندیده و در خور تقدیر است، اما آیا بسنده کردن به این حیطهها کافی است؟ آیا به تعداد این کلاسها، کلاسهای مربوط به درک و فهم و تفسیر قرآناست؟مسلما پاسخ منفی است و این نشان دهندة آن است که درک معانی و مفاهیم قرآن در جامعه نسبت به حیطة قبل مهجورتر است.
آنچه که اکنون در حیطة مسائل قرآنی بیشتر به آن بها داده میشود، توجه به تجوید، صوت و لحن و حفظ آیات قرآن است و نهادهای فرهنگی هم مسابقات خود را تحت عناوین مسابقات حفظ و قرائت قرآن برگزار میکنند و با کمال تاسف مشاهده میشود که از بحث درک مفاهیم قرآن در این مسابقات اثری نیست و یا اگر هست بسیار کم رنگ است. وقتی مسئولین و نهادهای فرهنگی کشور در بخش مسابقات به این حیطه توجه لازم را نداشته باشند، نمیتوان انتظار داشت که حتی قاریان و حافظان هم گامی در جهت درک معانی قرآن بردارند.
4. عمل کردن دست اندرکاران قرآن به دستورات قرآن
یکی از عوامل مهم که در مهجوریت زدایی از قرآن میتواند بسیار تاثیرگذار باشد، این است که حافظان، قاریان، مفسران و تمام کسانی که در این بخش فعالیت دارند، عامل به قرآن باشند. این افراد که معمولا در جامعه به عنوان افراد الگو مطرح هستند، خود باید از عاملان به دستورات قرآن باشند و سایر مردم این خوشبختی و سعادتی را که، در سایة عمل به قرآن به دست میآید، درزندگی این افراد ببینند تا بقیه هم نسبت به آن تمایل و رغبت پیدا کنند. ولی اگر قرار باشد که دست اندرکاران علوم قرآنی، قرآن را در زندگی خود پیاده نکنند، چه انتظاری میتوان از دیگران داشت.
خداوند متعال در قرآن کریم کسانی را که میدانند، ولی به دانستههای خود عمل نمیکنند نکوهش میکند و میفرماید: "أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلا تَعْقِلُونَ؛ 1 آیا مردم را به نیکی فرمان میدهید و خود را فراموش میکنید، با اینکه شما کتاب خدا را میخوانید؟آیا هیچ نمیاندیشید؟" و در آیة شریفة دیگری میفرماید: "یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ *کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لا تَفْعَلُونَ؛2 ای کسانی که ایمان آورده اید چرا چیزی میگویید که انجام نمیدهید؟نزد خدا سخت ناپسند است که چیزی را بگویید و انجام ندهید."
مولای متقیان حضرت علی (ع) در بیانی نورانی میفرماید: "من نصب نفسه للناس اماما فلیبدا بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره؛ هر کس خود را پیشوای مردم نمود باید پیش از یاد دادن به دیگری نخست به تعلیم نفس خویش بپردازد. (زیرا اثر سخن کسی که گفتار و کردارش یکسان باشدبیشتر است و مردم در مخالفت با او نمیکوشند."3
بنابر این اگر مردم تاثیرات قرآن را در زندگی دست اندرکاران علوم قرآن مشاهده کنند، به طور طبیعی به استفاده کردن از این کتاب و عمل به دستورات آن علاقه مند میشوند.
5. دعوت افراد جامعه به تدبر و اندیشه در قرآن
یکی دیگر از اموری که میتواند در مهجوریت زدایی از قرآن تاثیر بسزایی داشته باشد، دعوت افراد جامعه به تدبر و اندیشه در آیات نورانی قرآن است. قرآن، خود را کتاب اندیشه معرفی میکند و ازمسلمانان میخواهد که در آن تفکر و اندیشه کنند. قرآن کریم به گونهای نازل شده است که همگان بتوانند در آن تدبر نموده و از آن بهره مند شوند. در واقع هرکس به اندازة ظرفیتها و استعدادهای خود میتواند از تعالیم این کتاب بهره مند شود و آن را بفهمد. "وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ؛4و قطعاً قرآن را برای پند آموزی آسان کرده ایم؛ پس آیا پند گیرندهای هست؟"
در روایات نیز به تفکر و اندیشه در آیات قرآن بسیار اهمیت داده شده است. حضرت علی(ع) در خطبة همام یکی از صفات متقین را تدبر و اندیشه در آیات قرآن میداند و میفرماید: "پرهیزکاران در شب بر پا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکر و اندیشه میخوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروی درد خود را مییابند. وقتی به آیهای برسند که تشویقی در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روی میآورند، و با جان پر شوق در آن خیره شوند، و گمان میبرند که نعمتهای بهشت برابر دیدگانشان قرار دارد، و هرگاه به آیهای میرسند که ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن میسپارند، و گویا صدای برهم خوردن شعلههای آتش، در گوششان طنین افکن است، پس قامت به شکل رکوع خم کرده، پیشانی و دست و پا برخاک مالیده و از خدا آزادی خود را از آتش جهنم میطلبند."5
6. نگاه ویژة آموزش و پرورش به درس قرآن
یکی از نهادهایی که میتواند در راستای مهجوریتزدایی از قرآن بسیار تاثیر گذار باشد، آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش یک قشر عظیم نوجوان و جوان را در اختیار داردکه این قشر از ویژگیهای منحصر به فرد برخوردارند و مطابق کلام معروف امیر مومنان حضرت علی(ع) که فرمود: "العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر"6 از انعطاف پذیری بسیاری برخوردارند. چه بهتر که در این سنین روح و روان این قشر با آیات کریمة قرآن پیوند بخورد و به تعبیر امام جعفر صادق (ع) "من قرا القرآن و هو شاب مومن اختلط القرآن بلحمه و دمه؛7 هر کس قرآن را بخواند در حالی که جوانی مومن است، قرآن با گوشت و خونش آمیخته میشود" و جوانی که روح و روانش با قرآن همراه شود، میتواند تمام برنامههای زندگیاش را بر مبنای قرآن قرار دهد، و چنین جوانی در زندگی به بن بست نمیرسد.
لازم به ذکر است که این رویکرد قرآنی در آموزش و پرورش نباید منحصر به حیطة روخوانی و تجوید و... باشدبلکه باید به جوان آموخت که قرآن کتاب زندگی است و الگوهای عملی آن را نشان داد، تا جوان به این باور برسدکه میتواند تمام برنامههای زندگی خود را بر پایة قرآن قرار دهد. مهمترین ثمرة اقبال جوانان به قرآن خارج شدن قرآن از مهجوریت خواهد بود و البته نتایج گرانبهای دیگری هم خواهدداشت که در این نوشتار بررسی نمیشود. این نکته نیز شایان توجه است که امروزه با توجه به خلا فرهنگی که در اثر عدم توجه یا کم توجهی خانوادهها و مسئولین نسبت به الگوهای قرآنی وجود دارد، بسیاری از جوانان الگوهای زندگی خود را از ستارگان سینما و ستارگان ورزش انتخاب کرده اند. بنا بر این، آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد فرهنگی که قشر عظیمی ازسرمایههای جامعه را در اختیار دارد، میتواند با برنامه ریزی دقیق فرهنگی و کارشناسانه در رفع مهجوریت از قرآن بسیار تاثیر گذار باشد.
7. توجه خاص مراکز علمی ـ فرهنگی به مباحث قرآنی
نقشی که روشنفکران هر جامعه در ابعاد مختلف و تاثیری که میتوانند در جامعه و افراد داشته باشند، کاملاً بدیهی و روشن است. آنچه امروزه به لطف و عنایت خداوند متعال و نظام مقدس اسلامی در مراکز دانشگاهی مشاهده میشود، رویکرد جدید این مراکز به دروس علوم قرآنی است، که این رویکرد در آینده تاثیرات بسیار خوبی را در جامعه خواهد داشت. تربیت متخصص در حیطة علوم قرآن باعث بهرهمندی دانشگاهیان و جامعه از معارف والای قرآن خواهد شد. از سوی دیگر در مراکز حوزوی نیز همین توجه خاص به علوم قرآنی و تربیت متخصص، همین نتایج را برای جامعه به همراه خواهد داشت. هماهنگی حوزه ودانشگاه در این راستا و نشر معارف قرآن در سطح جامعه تاثیر بسزایی در زدودن مهجوریت از چهرة تابناک قرآن خواهد داشت.
8. محور قرار دادن قرآن در سخنرانیها
روحانیون و مبلغان علوم دینی با توجه به نقش سازنده و تاثیر گذاری که در جامعه دارند، میتوانند به مهجوریت زدایی از قرآن کمک شایانی بکنند و این امر محقق نمیشود، مگر اینکه مباحث سخنرانیها با محوریت قرآن انجام گیرد. به تعبیری در سخنرانیها باید قرآن اصل باشد نه اینکه یک موضوع مطرح شود و برای اثبات درستی آن به آیات قرآن استناد شود، اگر چه این کار هم اشکالی ندارد، ولی اصل قرار دادن قرآن در موضوع سخنرانی به مخاطب القا میکند، که همه چیز بر اساس قرآن است و نتیجة آن تشویق مخاطبین و توجه آنها به قرآن خواهد بود.
نتیجه
خداوند حکیم و متعال انسان را به نیروی عقل و فکر مجهز کرد و در او استعدادهای بالقوة فراوانی را به ودیعت نهاد و تمام قوای هستی را مسخر و رام او گردانید، از سوی دیگر با فرستادن پیامبران الهی و کتب آسمانی به انسان فهماند که تنها راه سعادت حرکت در خط سیر انبیا مطابق با کتب آسمانی اوست.
آخرین پیامبر الهی کامل ترین کتاب راـکه جامع تمام دستورات و تعالیم دنیا و آخرت است ـ برای بشریت آورد. پیامبر اکرم (ص) کسب این سعادت را مشروط به عمل به قرآن و تمسک به اهل بیتش میداند. از آنجایی که حضرت محمد(ص) متصل به وحی الهی بود دریافت که امتش از قرآن اعراض خواهند کرد و آن را متروک خواهند گذاشت و دستورات آن را درزندگی پیاده نخواهند کرد، این بود که به درگاه حضرت حق از مهجور شدن قرآن در بین مسلمانان شکایت کرد، اگر چه گروهی معتقدند که ایشان این شکایت را در روز قیامت به درگاه الهی عرضه خواهد داشت.
مهجوریت قرآن به این معنا نیست که مردم قرآن را نمیخوانند و یا در آن اندیشه نمیکنند، اگرچه میتواند شامل این معانی هم بشود. معنای حقیقی مهجوریت قرآن این است که مردم به دستورات و تعالیم قرآن در زندگی عمل نمیکنند. ممکن است بسیاری از مردم قرآن را بخوانند و به نیکوترین وجه تلاوت کنند و حتی آن را بفهمند، ولی بازهم در بینشان مهجور باشد. نخواندن قرآن، ترجیح کتابهای دیگر بر قرآن، اندیشه و تدبر نکردن در قرآن و از همه مهمتر عمل نکردن به قرآن از مصادیق مهجوریت قرآن است.
عواملی برای به مهجوریت کشاندن قرآن وجود دارد که ازبین مهمترین آنها میتوان به کنار گذاشتن اهل بیت عصمت و طهارت به عنوان قرآن ناطق، وسوسههای شیطانی، هوای نفس، عدم توجه جامعه به نقش سازندة قرآن در زندگی، گسترش خرافات در جامعه و... اشاره کرد.
مهجوریت قرآن پیامدهای ناگواری برای جامعه به همراه دارد، متروک شدن شریعت، رواج منکرات، گسسته شدن رشتة اتحاد و برادری در جامعه، جدا شدن مردم از فرهنگ قرآن، رانده شدن نیروهای مذهبی از صحنة اجتماع، پنهان شدن حق و آشکار شدن باطل، دروغ بستن به خدا و پیامبر، استفادة ابزاری از قرآن برای اثبات دعاوی خویش، توجه مردم به نقش و نگار و قرائتهای زیبا و عدم راهیابی قرآن به زندگی روزانة مردم از پیامدهای مهم آن است.
برای زدودن مهجوریت از چهرة قرآن لازم است که رویکرد مسئولین و دیدگاه جامعه نسبت به قرآن دگرگون شود. مسئولین فرهنگی کشور اعم از مراکز علمی ـ فرهنگی و آموزشی باید قرآن را سرلوحة برنامههای خود قرار دهند و جامعه هم باید به این باور برسد که قرآن کتاب زندگی است. اعتقاد و باور جامعه به الگو بودن قرآن در تمام ابعاد، تصحیح فرهنگ استفاده از قرآن در بین افراد جامعه، توجه به معانی و مفاهیم قرآن، عمل کردن دست اندرکاران قرآن به دستورات آن دعوت افراد جامعه به تدبر و اندیشه
در قرآن، نگاه ویژة آموزش و پرورش به درس قرآن، توجه خاص مراکز علمی ـ فرهنگی به مباحث قرآنی و محور قرار دادن قرآن در سخنرانیها از جمله اموری است که میتواند به رفع مهجوریت از قرآن کمک شایانی بکند. بنابرآنچه گفته شد، اگر جامعه بخواهد مشمول شکایت و گلایة پیامبر(ص) در رابطه با مهجوریت قرآن نشود و قرآن را از مهجوریت خارج کند، باید تعالیم انسان ساز آن را در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی پیاده کند و تنها در این صورت است که بشریت به سعادت و کمال خواهد رسید.
به امید روزی که شاهد جامعهای باشیم که در آن مسلمانان قرآن را در تمام ابعاد زندگی فردی و اجتماعی خود پیاده کنند.
پینوشتها:
1. بقره/ 44.
2. صف/ 3-4.
3. نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، حکمت70، ص1117.
4. القمر/ 22.
5. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه 193، ص403.
6. مجلسی، بحارالانوار، ج1، ص224.
7. کلینی رازی، الکافی، ج2، ص603.